بوس خوشمزه و بوس خراب ...
قبلا واست گفته بودم كه خيلي پسر احساساتي و مهربوني هستي گلم ...در طول روز شايد بدون اغراق بيش از صد بار ميگي مامان دوست دارم...عزيزم...و من هم هر بار ميگم منم دوست دارم پسر مهربونم و خلاصه اينكه كلي به هم ابراز عشق و دوست داشتن ميكنيم و اين ابراز عشقت خصوصا مواقعي كه كاري واست انجام ميدم بيشتر ميشه...و گاهي ميگي مامان ميخوام بوست كنم و اون موقع هست كه فكر ميكنم من توي آسمونها باشم از لذتي كه بوسه شيرين شما به من ميده....
البته اين بوسه هاي شيرين و گاه و بي گاهت به يك بازي دوست داشتني هم تبديل شده ...كه خودت اختراع كردي پسر دوست داشتني من... لبهاي خوشگل را ميگذاري روي صورت من ولي نميبوسي و فوري ميگي مامان ببين بوسم خراب شده و من بايد ناراحت بشم كه نه من بوس كيارادم ميخوام چرا خراب شده و شما بعد از كلي ناراحتي نمايشي و امتحان كردن بوس خرابت يكدفعه مامان را ميبوسي و من كلي بايدذوق كنم كه بوس كيارادم درست شده.... و خلاصه اينكه كلي سرگرم ميشي و اين بازي اختراعيت را خيلي دوست داري و كلي ميخنديم...
جديدا هم وقتي مامان را ميبوسي وقتي غرق در لذت ميشم ميگم : واي چه بوس خوشمزه اي بود ...يه كم فكر ميكنم ميگم :مزه يه شكلات شيرين و يا يه كيك خوشمزه ميداد و كلي خوشت مياد از تعريفهاي من...
چند روز پيش مامان را بوسيدي و فوري ميگي : واي چه بوس خوشمزه اي !!
ميگم چه مزه اي بود ؟؟
با يه كم فكر ميگي : مزه ماهي ...ميگو...(آخه ماهي و خصوصا ميگو را خيلي دوست داري)
فكر كن قيافه من اون موقع چه شكلي بود ...
آخه بوس من مزه ماهي و ميگو ميده گلم....
ولي واسم خيلي جالب بود كه تعبيرت از خوشمزه بودن بوس ماماني مزه چيزهايي بود كه خوردنش را دوست داري ....
دوست دارم...
کیاراد من تا این لحظه ، 2 سال و 10 ماه و 24 روز سن دارد .