گردش دونفري پاييزي....
يك هفته اي ميشه كه از گرماي هوا در بعد از ظهرها كاسته شده و اين امكان براي ما فراهم شده كه بتونيم بريم توي حياط و با هم بازي كنيم چند روز پيش رفتيم داخل حياط و كمي توپ بازي كردي و كلي لذت بردي ولي اشكال كار اينه كه هوا زود تاريك ميشه و ساعت خواب بعد ازظهر شما هم گاهي بيش از اندازه طولاني ميشه وزماني بيدار ميشي كه ديگه هوا تاريكه و بازي توي حياط لطفي نداره ولي خب دارم سعي ميكنم ظهرها كمي زودتر بخوابي كه زودتر هم بيدار بشي و بتونيم بازي كنيم و تا دوباره هوا گرم نشده كمي از اين هوا لذت ببريم....
امروز ساعت چهار بيدار شدي تصميم گرفتم بريم بيرون و كمي با هم گردش كنيم ...سريع آماده شديم و با هم به يه گردش دو نفره رفتيم هرچند جاي بابا كورش حسابي خالي بود ولي خب بابا جان اين روزها سخت مشغول اورهال هستند و ديرتر از معمول خونه مياد و ما مجبوريم كمي تنهايي هم به گردش بريم....
توي شهرك ما خيلي حق انتخاب واسه تفريح نداريم چون به غير از چند تايي پارك و خانه بازي جاي زيادي نداريم ولي خب همين ها هم واسه باهم بودنمون و لذت بردن ماماني از بازي كردنت كافي....
اينم چند تايي عكس از گردش امروز من و تو.............
پسر مودب من ببين چه ناز نشسته....مامان فداي تو ببين چقدر خودت را هم خاكي كردي.....
وقتي اومديم خونه بعد از تعويض لباس و شستن دست و صورت خواستم واست شير موز درست كنم كه خودت گفتي دوغ دوغ آخه چند روزي كه به خوردن دوغ خيلي علاقه نشون ميدي منم به جاي شير موز بهت دوغ دادم و با اشتها خوردي....نوش جانت عزيزم گواراي وجودت پسر قشنگم...
گردش امروزمون خيلي خوش گذشت مطمين باش تا فرصت داريم و هوا دوباره گرم نشده حسابي به گردش ميريم و لذت ميبريم....
فداي تو تمام دنياي من...