کیارادکیاراد، تا این لحظه: 12 سال و 17 روز سن داره
روناکروناک، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

روزهای رویایی....DEARM ON

يه دنيا خاطره...

1392/10/14 17:32
نویسنده : مامان رویا
914 بازدید
اشتراک گذاری

 غربت و دوري از همه كساني كه دوستشون داري يه دنياي عجيب يه دنيايي كه به نظر من تا تجربه اش نكني هيچ نظري در موردش نميتوني بدي ... احساس ميكنم توي غربت كلي آدمها تغيير ميكنند لا اقل واسه من كه اين طوري بوده شايد اطرافيانم متوجه نشند نمي دونم ولي باعث شده احساسم نسبت به خيلي مسائل تغيير كنه ...از هر فرصتي واسه يادآوري روزهاي با هم بودن و مرور خاطرات استفاده ميكني و سعي ميكني از با هم بودنها لذت بيشتري ببري و به عقيده من اين تغيير احساس و نگرش ارزش چند سال غربت و دوري را داره به شرط آنكه  اين احساس پايدار بمونه و غربت هم زياد طولاني نشه.....

از وقتي كيارادم كمي بزرگتر شدي سعي ميكنم به هر بهانه اي از همه اونهايي كه دوست دارند و دوستشون داريم واست حرف بزنم تا مبادا دوري و نديدن اونها باعث بشه توي ذهنت كمرنگ بشند ...مثلا اسباب بازيهايي كه خاله ها و دايي و مامان عفت جون واست ميخرند ازت ميپرسم اينو كه خريده ؟ يا با ديدن آلبوم عكسها و ......

وقتي هنوز به دنيا نيومده بودي و توي وجود من خونه داشتي و بهت ميگفتم مولچه يا بچه جون مامان عفت مهربون يه لحاف خوشگل واست دوخته بود كه براي دوختش كلي زحمت كشيد و با يه عالمه عشق كه واسه دوختنش به كار برده بود اونو بهت داد منم با ديدنش كلي ازش خوشم اومد ومنتظر بودم كه زودتر بزرگ بشي تا به غير استفاده اي كه ازش ميكنم قبل از خوابيدن كمي هم باهاش بازي كنيم و حالا رسيده اون روزي كه منتظرش بودم....

چون اين لحاف چهل تكه است هر كدوم از قسمتهاش تكه هاي پارچه اي كه لباس يكي از ما بوده واسه همين بهت نشون ميدم و مثلا ميگم خاله رعنا....دايي.....و تو كلي ذوق ميكني و اين شده بازي هر شب ما قبل از خوابين و گاهي صبح ها كه بيدار ميشي.....

اينم عكسهايي از شما در حال اشاره كردن به لحافي كه من اسمشو گذاشتم لحاف خاطره ها.....

خاله رعنا...............

 

جانم....

خوب بخوابي پسر خوشگل مامان خوابهاي رنگي ببيني.....

خوابهاي رنگي ببيني گلم...

دنياي امروز و فرداي مني...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

الناز مامان طاها
27 آذر 92 23:42
چقدر پست جدیدقربونش برم که اینقدر بانمکهلحافشم خیلی خوشگله و بازیتون هم جالبخصوصی
مامان رویا
پاسخ
مرسي خاله جون ....
مامان امیرعطا
28 آذر 92 2:19
عزیزم............ دست مامان جون مهربونت درد نکنه چه لحاف خوشگلی برات دوخته. الهی که زود زود با دل خوش برمیگردین پیش عزیزانتون.
مامان رویا
پاسخ
ممنون خاله جون...
مامان کیاراد(آرزو)
28 آذر 92 10:07
وای چه جالب وقشنـــــگدستشون درد نکنه.
خاله کمیل و کیان
29 آذر 92 0:23
چه خوشملهقربون تو پسملی
رها
30 آذر 92 16:58
سلام آخی واقعا" دست مامان عفت جون درد نکنه چه لحاف خوشکلی دوختن
سمانه(مامان سروش)
2 دی 92 0:34
چه خوشگلهههههه!!!!!!!!!!! فصت کنم واسه سروش درست کنم!!!!!!!!!!!!! مراتب اردت منو به مادر محترم برسونین!!!!!!!!!!!!
مامان رویا
پاسخ
ممنون عزيزم از لطفت حتما....
مامان اهورا (نرگس)
4 دی 92 23:29
آخی!!!!!!!!!!!!!!!چه کار جالبی!!!و چقدرم این لحاف قشنگه!!!!دست مامان عفت درد نکنه واقعا".
مامان رویا
پاسخ
واقعا قشنگه و بياد ماندني...
رومینا
7 دی 92 11:42
کیاراد جونم هزار تا بوس برات احاف خیلی قشنگی هست مشخصه که خیلی زحمت زیادی براش کشیدن دستشون درد نکنه
مامان رویا
پاسخ
بله خاله مامان عفت جونم خيلي واسه دوختش زحمت كشيده...