قصه دندونهای کیاراد
دو دندون اول پسری دقیقا وقتی که کیاراد ٦ ماهه شد به صورت کاملا غیر منتظره مامانی را خوشحال کردند، یه روز ظهر که کنار هم دراز کشیده بودیم و کیاراد مشغول بازی هر روزه یعنی بازی با دستهای مامانی بود یه دفعه دست مامانی را به طرف دهنش برد و مامانی را متوجه یه دندون کوچولویی که تازه سرشو از اون لثه قشنگش بیرون زده بود کرد کلی ذوق کردم و بوسیدمش که خودش با اون دستهای کوچولوش دندون کوچولو را به من نشون داده بود مامانی هم فوری به مامان عفت جون زنگ زد و اونا در خوشحالی خودش سهیم کرد .آخه کیاراد من اصلا برای در آوردن دندونهاش مامانی را اذیت نکرد البته یه نشانه هایی داشت که برای دندونهای بعدی تجربه شد و قبل از اینکه بیرون بزنند مامانی متوجه میشد که تا چند روز دیگه دندون جدید بیرون میاد مثلا از دهنش آب زیادی میره یا تغییر شکل لثه قشنگش...الهی فدای پسرم بشم که درد دندون را به صبوری تحمل میکنه و مامانی را نگران نمیکنه .
دندونهای سوم و چهارم گل پسرم یعنی دو دندون جلویی بالا درست یک ماه بعد وقتی که ما خونه مامان عفت جونم بودیم از اون لثه های قشنگش سرشون را بیرون آوردند و اولین بار خودشون را به خاله راحله جون نشون دادند. حالا دیگه گل پسرم چهار دندون داره و میتونه بهتر غذا بخوره .
الهی مامان فدای اون دندونهای کوچولوی مثل مرواریدت بشه که توی دهن قشنگت هر موقع میخندی میدرخشند .
حالا تقریبا یک ماه و نیم از چهار دندون بودن کیاراد من گذشته و چند روزی هست که دندون پنجم هم سر شو بیرون آورده و ما حالا منتظر دندون ششم تا چند روز آینده هستیم ، حالا کیاراد من دو دندون پایین و چهار دندون بالا داره پسرم قول بده خوب غذا بخوری ...
البته کیاراد خوشگل ما از دندونهاش به غیر از غذا خوردن برای کارهای دیگری هم استفاده میکنه، مثلا مثل موریانه میز و صندلی میخوره ، بعضی مواقع گاز میگیره یا اونا روی هم فشار میده و...
موریانه کوچولو دیگه کم کم داره شیطنت هاشو بیشتر میکنه ومامانی تمام وقت باید مراقبش باشه تا خرابکاری نکنه ،حالا اینم چند تایی عکس از شیطنت هاش در هفته ای که گذشت که بازم تقدیم میکنیم به دایی رسول جون که روزی چند بار زنگ میزنه و فقط میخواد بدونه که کیاراد چکارمیکنه ، دایی جون دوست داریم ...
بعضی روزها هم با مامانی به گردش داخل شهرک میریم ...
در بیشتر مواقع در راه برگشت به خانه گل پسری می خوابه ...