دلنوشته های مامان رویا
پسرم دنیا بزرگه ولی تو یه دل بزرگتر از دنیا داری
عزیزم با این چشای مهربون تودل هر کی که خوبه جاداری
پسرم دنیا بزرگه ولی من تورا هر جایی که باشی میبینم
برات از قشنگترین باغ زمین گلای مهربونی را میچینم
پسرم از قدیم گفتند که آدمها کجا خوش هستند؟ آنجا که دل آدمها خوش است،من هم این گفته را قبول دارم ولی دوست دارم آن را کمی اصلاح کنم وبگویم جایی آدم خوش است که دلش خوش باشد و عزیزانش در کنارش باشند وبا هم و کنار هم از دیدن دلخوشیهای همدیگر لذت ببرند البته فکر میکنم هرکس این جمله را گفته مزه دوری ودلتنگی عزیزانش را نچشیده چون خود من هم تا وقتی که از عزیزانم دور نشده بودم به خوبی قدر لحظه های با هم بودنمان را نمیدانستم و الان پس از گذشت 6 سال به جرات میتوانم بگویم که دور بودن از عزیزان خیلی سخت است ،البته این دوری و دلتنگی از وقتی که شما وارد دنیای ما شده ای بیشتر از قبل خودنمایی میکند و آرزو داشتم که لحظه لحظه بزرگ شدنت را در کنار عزیزانم نظاره گر باشم ولی در حال حاضر که این فقط یک آرزوست و روزگار چنین است ...
پسرم ولی ما محکم تر از آن هستیم که از این موضوع ناراحت باشیم و خدا را شکر میکنیم که دلمان خوش است و دلتنگیها را تحمل میکنیم به امید روزی نه چندان دور که برای همیشه کنار عزیزانمان باشیم و میدانیم که اگر از آنها دور هستیم ولی توی دل همدیگه خونه داریم و هر جای دنیا که باشیم عشق و یاد هم میاریم و از ته دل فریاد میزنیم که عاشقانه دوستتان داریم و لحظه ها را میشماریم برای رسیدن روز با هم بودنمان...
اینم چند تایی عکس از کیاراد در هفته ای که گذشت که همه اونها را تقدیم میکنیم به همه کسانی که برای ما عزیزند خصوصا دایی رسول جون کیاراد :
توی این هفته یه روز رفته بودیم خونه خاله کبری دوست مامان رویا به کیاراد خیلی خوش گذشت و خاله کبری کیاراد و یه دخمل خوشگل روسری به سر کرده بود
هورا با مامان رویا می خواهیم بریم توی شهرک بگردیم
دیشب هم تولد بابایی بود که با هم شام رفتیم بیرون و خیلی خوش گذشت و کیاراد بسیار پسر خوبی بود ، بابایی تولدت مبارک امیدواریم هزار ساله بشی و همیشه تکیه گاه ما باشی دوست داریم عاشقانه ...
پسرم دنیای پاک بچگی از تموم دنیا قشنگتره
مهربون باشو به مردم خوبی کن حرفهای فرشته ها یادت