کیارادکیاراد، تا این لحظه: 12 سال و 4 روز سن داره
روناکروناک، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

روزهای رویایی....DEARM ON

پیش دبستانی 1

1396/11/1 17:29
نویسنده : مامان رویا
746 بازدید
اشتراک گذاری

همون طور که توی پستهای قبلی واست نوشته بودم امسال به خاطر داشتن یک مربی و کمک مربی مهربون رفتن به مهد کودک را خیلی دوست داشتی و هر روز با شوق میرفتی ...چون الان که دارم واست مینویسم یک سالی گذشته منم عکسایی از اون روزهای خوب واست میگذارم و توضیحات لازم را تا جایی که ذهنم کمک کنه واست ثبت میکنم...

مثل سال قبل هر روز  خودم به مهد میبردمت و بر میگشتی و البته هر روز ظهر پر از انرژی بعد از کلی بدوبدو کردن و بالا و پایین رفتن بالاخره سوار ماشین میشدی اینم چند تایی عکس از اون روزهای قشنگ و بدو بدوهای بعد از مهد...بوس

..

...

..

...

حالا چند تایی عکس از مناسبتهای مختلف که توی مهد واستون برنامه خاص داشتند...

روز هوای پاک و بازی شما در فضای باز...سبز

...

روز کتابخوانی و بازدید از کتابخانه شهرک ...و من که عاشق این عکست هستم...محبت

..

جشن شب یلدا در مهد کودک...

...

...

تولد حضرت علی (ع)...

...

..

نوروز 96...من قربون این عکست با این قیافه قشنگت برمبوسچقدر دلم میخواست بدونم موضوع چی بوده که شما این شکلی شدی؟متفکر

...

...

...

بازی توی پارک نزدیک مهدکودک...

...

اینم یه کاردستی که با کمک همدیگه درست کردیممحبت

...

..

چون تعداد بچه های کلاس زیاد بود هر روز توی مهد تولد داشتیدکچل اینم چند تایی عکس از تولدها...محبت

...   ..

..

..

...

اینم عکسای جشنی که با حضور پدر و مادرها برگزار شد و شما اجرای سرود داشتید ...البته دیدن فیلم این اجرا بسیار بسیار جذاب و دوست داشتنی..چشمکعاشق سرود خوندنت هستم...محبت

...

..

در پایان جشن هم بازدید از کلاس و کارهای شما بود که درخت آرزوها درست کرده بودند و آرزوی هر کسی را روی اون نوشته بودند که من نمیدونم چرا شما آرزو کردی که بچه های کلاغ را بزرگ کنی!!!

..

و بالاخره جشن پایان سال و فارغ التحصیلی شما از مهد کودک...

..

..

..

البته جشن تولد پنج سالگی شما را هم توی مهد و در کنار دوستانت برگزار کردیم که توی پست بعد در موردش بیشتر مینویسم..

دوست دارم...

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)