کیارادکیاراد، تا این لحظه: 12 سال و 8 روز سن داره
روناکروناک، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

روزهای رویایی....DEARM ON

اولین قدم های کیاراد من

1391/12/12 15:30
نویسنده : مامان رویا
1,670 بازدید
اشتراک گذاری

این روزها پسرم سخت مشغول تمرین راه رفتن هستی ، دقیقا از وقتی که وارد ماه یازدهم شدی تمرینات راه رفتنت را شروع کردی ، روزهای اول یک یا دو قدم بیشتر نمیرفتی ولی الان پنج ،شش قدمی راه میری و بعد به زمین میفتی ولی دوباره دستت را به جایی میگیری و به کارت ادامه میدی ...الهی مامان فدای پشت کارت بشه برات مینویسم تا بدونی صدها بار به زمین خوردی ولی باز هم مصمم تر از قبل بلند شدی وهر بار بیشتر و محکمتر از قبل با پاهای کوچولوت قدم برداشتی....پسرنازنین مامان قول بده در آینده در رسیدن به اهدافت همین طوری پشت کار داشته باشی و از شکست نترسی و مصمم فقط و فقط به رسیدن به هدف فکر کنی.... 

فدای پاهای قشنگت...

ببخشید که عکس کیفیت نداره در اولین فرصت یک عکس بهتر جایگزین میکنم خجالت

 پسرم خوشگل مامان داره هر روز شیرین تر میشه ، این روزها هر روز مامانی را شگفت زده میکنه ، مثلا دو روز پیش برای اولین بار خودت رفتی بالای مبل ایستادی و کلی خوشحال بودی و آواز میخوندی....

اولین صعود و سر دادن آواز دیک دیک....

چند روزی هم هست که جیک جیک کردن را یاد گرفتی البته به زبون خودت ودائم (دیک ،دیک) میکنی ...     البته چند کلمه کوچولو دیگه هم  بلدی مثلا :" بع بع "کردن وقت بازی با ببعی هورا      "به به"  وقتی غذا میخوری البته به تقلید از مامانی هورا "دد  دد" موقعی که خیلی خوشحال و در حال بازی کردن هستی هورا بابا بابا هورا البته مامان را هم چند باری گفتی (مامان فدای صدای قشنگت) " بد بد" اینم به تقلید از مامانی هورا از همه جالب تر و بامزه تر اینه که گفتن ",ا " را یاد گرفتی و هر چیزی از دستت میفته ویا این که به عمد میندازی این کلمه را میگی " ,ا " هورا

فوت کردن را  هم دیشب موقعی که میخواستم غذا بهت بدم  وداشتم غذای داغ را فوت میکردم یاد گرفتی و حالا بلدی با اون لبهای قشنگت فوت کنی  هورا

راستی یادم رفت بگم که دست دادن را هم بلدی البته دست دادن را وقتی که اصفهان بودیم مامان عفت جون یادت داده (مامان فدای دستهای کپلت پسر قشنگم ) 

بوس کردن را هم بلد بودی ولی یه مدتی که یادت رفته و فقط هر موقع که دلت بخواد با تلاش زیاد بابایی یه بوس کوچولو میکنیهورا

در باری کردن با اسباب بازیهات هم مهارت پیدا کردی مثلا قبلا فقط حلقه های بازی را به هم میریختی ولی الان یاد گرفتی که اونها را روی هم بگذاری و کلی سرگرم میشی...

فدای تو...

پسرم عاشقانه دوست دارم و شادی تو موجب آرامش دنیای منه......

     

                                  

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

فرزانه مامان آرین مهر
12 اسفند 91 17:23
سلام کیارادجون .انشالله به سلامتی راه بیفتی قربونت برم .مراقب خودت باش


مرسی خاله فرزانه جون....
sheida
12 اسفند 91 18:44
kiyarade golam omidvaram haruz pishraft haye bishtari to zendegit dashte bashibedun k ma in ja montazere didane surate mahet hastimduset daram asheghaneboooooooos


sheydaaaaaaa
khale Rahele
12 اسفند 91 18:47
chasbunake ghashange man ghorbune un rah raftanet besham


khoda nakone khale rahele jonam.
Azam
21 اسفند 91 16:28
salam Roya joon, salam Kiarade naz, emrooz axatono didam. kheili kheli khoshhal shodam. kheli nazi kiarad joon.


merci azizam