کیارادکیاراد، تا این لحظه: 12 سال و 17 روز سن داره
روناکروناک، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

روزهای رویایی....DEARM ON

روزهای خوب باتو بودن...

1392/2/19 3:09
نویسنده : مامان رویا
931 بازدید
اشتراک گذاری

روزها وشبها از پی هم ما آیند و میگذرند اینقدر سریع که حتی حساب روزهای هفته را فراموش میکنم ... این روزها تماما سرگرم با تو بودنم غرق در دنیای تو ....غرق در خنده های شیرینت ...و چه لذت بخش است پیچیدن صدای زیبای تو در دنیای عاشقانه ما....خدایا به خاطر تمام داشته هایم شکر ...شکر....

قصه این روزهای ما

پسرم از وقتی که قدم به سال دوم زندگیت گذاشتی هرروز مامانی را با کارهای جدیدت غافلگیر میکنی دیگه نسبت به قبل کمتر چسبونک هستی ولی عوضش کنجکاویهات زیادتر شده وریخت و پاشهات هم که نگو... کلمه های بابا ،آب،مامان ،به به، تق تق ،ببعی ،را کاملا واضح و صحیح میتونی بگی البته درخت ،ساعت ، چشم را هم میگی هنوز نه به طور واضح ...ولی خب با زبون خودت دائما مشغول حرف زدنی ...چند تایی ترانه موردعلاقه داری که به محض شنیدن صدای آهنگ میخونی ودستت را هم به تقلید از خواننده آهنگ حرکت میدی...الهی مامان قربون خوندنت بشه....

اینم چند تایی عکس تا ببینی تواین روزها چه کارها که نمیکردی ... البته نمیدونم همه مامانها مثل من فکر میکنند یانه ؟ من فکر نمیکنم پسرم پسر شیطونی باشه و همه کارهاش را میگذارم به حساب بازیگوشی ، کنجکاوی و سرگرمی....شایدم همه این طوری فکر میکنند باید ببینیم بقیه چی میگند ....چشمک

وقتی مامانی داره کشوت را مرتب میکنی خودت هم کمک میکنی البه هرموقع وارد اتاقت بشی یه سری هم به کشوهات میزنی....

مرسی پسرم که کشوت را مرتب میکنی...

 

این چه سطلی که آشغال نداره...

 

فدای قدت....

 

فکر میکنی داخلش چی باشه؟

در روز ده باری هم سری به کامپیوتر میزنی البته گاهی اوقات از موس به عنوان تلفن استفاده میکنی....

وای پسرم این موس نه تلفن....

مامانی هروقت که شما مشغول بازی هستی فکر میکنه که سرت گرم پس تصمیم میگیره کتاب بخونه ولی.....

مامانی نمیخواد کتاب بخونی....

 

خدایا ...مراقب دست باش پسرم....

وقتی بابایی خونه میاد بعضی از روزها یه سری هم به کیف بابایی میزنی...

چقدر کیف بابایی سنگین...

پسرم عاشق نماز خوندن وقتی بابایی نماز میخونه مقابل بابایی میشینی وفقط نگاه میکنی البته جانماز را هم به هم میریزی ولی خودت هم کارهای بابایی را تقلید میکنی و نماز میخونی مثلا زیر لب چیزی میگی و سجده میری....

فدای تو...

 

کیاراد در حال سجده...

دوسه روزی هم هست که یه لنگه دمپایی خودت که خاله راحله جون برات خریده یا دمپایی مامانی را میپوشی و توی خونه راه میری البته فقط یه لنگه.....

قربون پاهات بشم ....

بعضی مواقیع هم حسابی با اسباب بازیهات مشغول میشی البته به تلویزیون هم توجه میکنی....

عاشق خیارم...

 

غرق بازی...

 

خدایا...

راستی چند شب پیش دوباره به خانه بازی رفتیم و کلی بازی کردی ویه دوست جدید پیدا کردی که اسمش دینا بود و حسابی عاشقت شده بود ....میگفت خاله دوسش داری ؟ میگفتم بله ...میگفت ولی من بیشتر از شما دوسش دارم مطمئنم....خلاصه که خیلی دوست داشت....

فدای تو...

 

میمیرم واسه نگاهت ...

آخر بازی گفت خاله یه عکس دونفری از ما بگیر و شما که خیلی هم تمایل نداشتی را به زور گرفته بود که یه عکس یادگاری بگیریم....

بدون شرح...

پسر گلم بعد از این همه راه رفتن ها و بازیگوشی ها خوب بخوابی عزیزم امیدوارم خوابهای رنگی ببینی پر از قشنگی ببینی....

خوابهای خوب ببینی پسرم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

فرزانه مامان آرین مهر
19 اردیبهشت 92 7:32
عزیزم خوب بخوابی با این شیطنت های قشنگت


مرسی خاله جون....
نگارین
19 اردیبهشت 92 20:11
وااااااااای...قربون کیاراد با دوست پیدا کردنش.....چه دوستیم پیدا کرده.. ایشالا که همیشه شاد و خوشحال باشی پیسر خاله جونیه خودم...



مرسی کلوچه خاله...
خاله رعنا جونییییییییییییییییییییییی
20 اردیبهشت 92 1:11
من فدای این متانتت بشم قشنگم....
خاله ای زودتر بیا دیگه
مامان عفت برات یه ماشین بزلگ بزلگ خریده



آخ جون خاله ای در و باز کن که ما اومدیم....
مامان امیرعطا
20 اردیبهشت 92 2:02
سلام.خوبین؟ دوست جونی عطام چطوره؟ فداشون بشم... شیطون های کوچولومون واقعا که خیلی از کاراشون مثل همدیگست. رویا جون 1 بوس شیرین هم از طرف من از رو لپای کیاراد جونی بگیر


سلام عزیزم ما خوبیم امیدوارم شما هم خوب باشید....وروزهایتان خوب خوب، خوب بگذره.....
مامان امیرحسین
20 اردیبهشت 92 3:23
ای جانم،رویا جون ضعف کردم برای کنجکاوی و کارهای کیاراد جون من با نظرت موافقم،از طرف من کیارادو یه ماچ بزرگ بکن.


پس شاید این یه حس مادرانه باشه وهمه بچه های خودشون را شیطون نبینند...
قالبهای کودکانه کودک من برای کودک شمــــــا
21 اردیبهشت 92 7:00
سلام مامانی اگه کارای مادام رو ببینید بی شک ظرافت و زیبایی رو توی همه کارها حس میکنید.. شما میتونید الان قالبهای کار شده ای برای بیشتر از 30 کوچولوی دیگه که ساختم رو ببینید و به این فکر بیفتید که میتونید با عکسهای کوچولوتون چه کلبه قشنگی داشته باشین.... کار با عشق بر دل هر کسی میشینه.... عشق کوچولوی شما هم دعوته
مامان رادمهر
23 اردیبهشت 92 8:09
عزیزدلم سر نماز برای ما هم دعا کن.نماز شما فرشته کوشولوها میدونی تا کجاها میره؟؟؟؟


مرسی مامانی چه تعبیر قشنگی...