کیارادکیاراد، تا این لحظه: 12 سال و 16 روز سن داره
روناکروناک، تا این لحظه: 6 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

روزهای رویایی....DEARM ON

مامان عفت جونم دوست دارم....

1392/6/17 16:15
نویسنده : مامان رویا
1,557 بازدید
اشتراک گذاری

مامان عفت جون همیشه دوست داشت که پسر بچه ها با ماشین به خوبی بازی کنند واز بازی پسربچه ها با ماشین حسابی لذت میبرد ...برای همین اون موقع ها که کوچک بودیم واسه دایی رسول ماشین زیاد میخرید ولی خب برعکس دایی رسول هم زیاد با ماشین هاش بازی نمیکرد یعنی به اون شکلی که مامان عفت جون دوست داشت بازی نمیکرد....تا نوبت به داداش رامین رسید ولی اونم اون طوری که مامان عفت جون میخواست بازی نکرد چون زود اسباب بازی هاش را خراب نه بهتر بگم داغون میکرد ....تا حالا نوبت به پسر گل من رسیده و مامان عفت جون یه ماشین بزرگ واست خرید هرچند از بدشانسی همون لحظه اول پایه قسمت بارش شکست ولی اینقدر گل پسرم به خوبی باهاش بازی میکنی که مطمئنم همون طوری هست که مامان عفت جون دوست داره پسر بچه ها ماشین بازی کنند ....

اولش قرار بود باباکورش قسمت بارش را تعمیر کنه ولی چون اگه تعمیر بشه ثابت میشه و دیگه جدا نمیشه و شما هم عادت کردی که به این صورت باهاش بازی کنی بنابراین تصمیم گرفتیم که تعمیر نشه.....

حالا اینم چند تایی عکس از بازی کیاراد با ماشینش که خودش بیب بیب و به تازگی آمیون (کامیون) صداش میکنه واسه مامان عفت جون تا ببینه و لذت ببره....

قلبون خنده هات...

  

باید تعمیرش کنم....

 

جانم....

 

فدا...فدا...

وقتی داری بازی میکنی بهت میگم برو واسه مامان نون بخر یه کم ساکت میشه متفکر میگی نونی میگم بله برو ....نمیدونی که باید چه کار کنی ولی حالا هر بار سوار ماشینت میشی میگی مامان نونی ..... 

عشق من....

عکسهای پایین هم شیرین کاریهای خطرناک در حین بازی شیطونک مامان....

میشکنه مامانی...نه.....

 

منو ببینید...

اینم یه عکس از پا کپل های پسرم مخصوص دایی رسول جون......

فدای پاهات.... 

مامان عفت جونم این چند عکس گوشه ای از بازیهای کیاراد بود امیدوارم لذت برده باشی.....

مامان عفت جونم دوست داریم....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

فرزانه مامان آرین مهر
17 شهریور 92 16:16
قربون کیاراد راننده


مرسی خاله ای...
الناز مامان طاها
17 شهریور 92 17:29
ووواااییی تو رو خدا اجازه ندین بره روش وایسه خییللییی خطرناکه
آخه مامانی کی با کامیون میره نون بگیره؟همینه کیاراد میرفته تو فکر
وقتی دیده اصرار میکنید خواسته روی مامانی رو زمین نندازه قبول کرده بره نونوایی
به این میگن پسر با معرفت و البته باهوشحتم دارم مامان جون به خواسته اش رسیده


راست میگی من به این طرف قضیه فکر نکرده بودم...مرسی از یادآوری قشنگتون...
مامان عفت
18 شهریور 92 22:51
کیارادم آفرین که اینقد قشنگ بازی میکنی با ماشینت واقعا لذت بردم........
بوس


خوشحالم مامان عفت جونم...
مامان اهورا
20 شهریور 92 1:15
عسلم چقدر بامزه ماشین سواری می کنی!!!!!!!!!!!


......
مامان کیاراد(آرزو)
21 شهریور 92 11:07
هم وب قشنگی دارین هم پسر نازی دارینبا افتخار لینکتون میکنم


مرسی عزیزم از لطفت...
مامان رهام جونی
21 شهریور 92 11:07
پسرنازی دارین ماشاا...خداحفظش کنه.به ماهم سربزنید


مرسی عزیزم...حتما...
خاله کمیل و کیان
21 شهریور 92 16:05
وای عاشق این راننده کوچولوام .خیلی ناازی قربون اون پاهای کپلت برم من


مرسی دوست من...
مامان رادمهر
22 شهریور 92 9:05
کیاراد قند عسل همه کارهاش مردونه است.مامان عفت خیالش راحت باشه.نمیدونم این کامیونا چی داره بچه ها اینقدر دوستشون دارن.رادمهر منم عشق کامیونه


آره خاله جون راست گفتی من مرد کوچکم دیگه...