امروز من و تو...
امروز صبح يكم كار كامپيوتري داشتم كه شما بيدار شدي و كلي مامان را اذيت كردي و دائم گريه ميكردي و اجازه نميدادي كه مامان به كارش برسه منم اولش كمي از دستت ناراحت شدم البته توي دلم و به خودم گفتم كاش اجازه ميدادي به كارم برسم ولي در آخر شما پيروز شدي و مجبور شدم به كل قيد كارم را بزنم و سيستم را خاموش كنم ولي وقتي منطقي فكر كردم ديدم حق با شماست آخه به غير از من كسي را نداري و دوست داري باهات بازي كنم واسه همين كلي امروز با هم بازي كرديم و لذت برديم هرچند اين بازي ها كار هر روز ماست....
امروز يادم افتاد كه چند روز پيش برچسب يكي از اسباب بازيهات را كنده بودي و از اينكه چسب داره و به ديوار ميچسبه كلي ذوق ميكردي و احساس ميكردي كه يه كشف جديد كردي....واسه همين منم از برچسب هايي كه مامان عفت جون واسه سيسمونيت برات خريده بود يه بسته كوچولوش را بهت دادم تا به ديوار بچسبوني و لذت ببري و يه نيم ساعتي سرگرم بودي و بازي كردي...مثل اينكه مامان عفت جون به همه چيز فكر كرده...مامان عفت جون دوست داريم...
البته بگم كه آخر كار ديگه اين برچسب هاي بيچاره هيچ قدرت چسبندگي نداشتند....ولي يكي دوتاش هنوز به ديوار بود كه وقتي بابا كورش اومد با ذوق بهش نشون ميدادي اين كشف جديد را پسر مامان...
چند روزي هم هست كه به بازي كردن توي اتاق خودت علاقه نشون ميدي البته با حضور من و بيشتر دوست داري كه بري داخل تختت و يا اينكه اسباب بازي هاي بايگاني شده داخل كمد را بريزي بيرون ... امروز هم كلي داخل تختت با ببعي بازي كردي و ميخواستي كه اونم كنارت بخوابه و ميگفتي لالا لا لا...
پسر گلم اينقدر مهربون و با احساسه كه هر چيزي را كه ميبينه و دوست داره ميبوسه حتي وقتي داخل ماشين هستيم و بيرون سگ يا گربه ميبينه اگه احساساتي بشه از دور شيشه ماشين را ميبوسه در مورد اسباب بازيهاش هم كه نگو همه طعم اون بوسه هاي شيرينت را چشيدند اين برچسب هاي ديوار اتاقت هم بي بهره نبودند از احساس قشنگ پسر مهربونم.....
بعد از ظهر هم چون هوا خيلي خوب بود دوباره به يه گردش دونفره رفتيم البته در برگشت بابا كورش كه تازه از سر كار برميگشت اومد دنبالمون و سه تايي برگشتيم خونه....
توي اين شهرك ما هم كه انگار هيچ بچه اي دوست نداره پارك بياد چون اين چند باري كه مارفتيم كه توي اين هواي خوب حتي يك نفر هم داخل پارك نبوده و پارك اختصاصي من و كيارادم بوده هرچند من دوست داشتم كه بچه هاي ديگه هم باشند تا پسرم بازي با بچه ها را هم تجربه كنه ...
اين بار بيشتر تمرين بالا و پايين رفتن از پله كردي و فقط يك دو سه ميشمردي گلم....به من كه خيلي خوش گذشت آرزو دارم به تو هم خوش گذشته باشه ...
همه روياي مني...