به سمت خونه عشق
سلام پسرم امروز هجدهم خرداد نود و یک که من و تو بابایی سه نفری از اصفهان به سمت بندرعباس و خونه خودمون حرکت کردیم دیگه فکر میکنم بتونم به تنهایی البته با کمک بابایی از عهده کارهات بربیام تو این مدت یه تجربیاتی از مامان عفت و بقیه آموختم حالا باید وارد عمل بشم و خودمو امتحان کنم امیدوارم که بتونم مامان خوبی برات باشم و هروز شاهد رشد یه کودک شاد و خوشحال به اسم کیاراد باشم .
این عکس از اولین سفر کیاراد که با هم سه نفری از اصفهان به سمت بندرعباس میرفتیم و در شیراز گرفته شده است :
پسرم قول بده وقتی خونه خودمون رفتیم دیگه شبها خوب بخوابی چون اصفهان که بودیم شبها پسر بده میشدی و اصلا خوب نمیخوابیدی میدونی که بابایی باید صبح زود بره سرکار و اگه تو نخوابی بابایی هم نمیتونه بخوابه اینو یادت نره پسر گلم .
حالا چند عکس از دست و پاهای خوشگل پسرم :
پسرم دوست دارم و عاشق ذره ذره وجود نازنینت هستم .