کیارادکیاراد، تا این لحظه: 12 سال و 11 روز سن داره
روناکروناک، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 27 روز سن داره

روزهای رویایی....DEARM ON

روزهای نوروزی ما

1392/1/22 1:42
نویسنده : مامان رویا
672 بازدید
اشتراک گذاری

 بیست و دو روز از سال 92 هم گذشت ،چقدر زمان زود میگذره انگار همین دیروز بود که در تکاپوی رسیدن سال نو و نوروز بودیم ،با اینکه روزهای پر خاطره و خوبی را پشت سر گذاشته ایم ولی من اینقدر درگیری فکری بابت اسباب کشی و جابه جایی منزل داشتم که انگار چیزی از عید نفهمیدم شاید به خاطر این بوده که امسال فقط پنج روز پایانی عید را اصفهان بودیم و اینقدر دائم در رفت و آمد بودیم که الان که برگشتم احساس میکنم زمان زیادی از دیدن عزیزانم گذشته و یه حس دلتنگی همراه با بغض همه وجودم را گرفته و فقط و فقط روزها را میشمارم تا دوباره به دیدن عزیزانم بریم ...آرزو دارم هر چه زودتر این فاصله ها کوتاه بشه چون دیگه از فراق و دلتنگی خسته شدم..... به امید آن روز

چند روزی قبل از سال نو خاله راحله و شیدا و عمو احمد بابت کمک پیش ما اومدند و هرچند که روزهای پر زحمتی برای اونها بود ولی به ما که خیلی خوش گذشت از شب چهار شنبه سوری تا روز نهم عید که به اتفاق هم به اصفهان رفتیم یه عالمه به پسرم که حالا از تنهایی در اومده بود و حسابی سرگرم شده بود خوش گذشت البته من اینقدر درگیر کارهام بودم که فرصت نکردم عکسهای زیادی از لحظه های زیبای پسرم بگیرم ولی چند تایی داریم....

کیاراد و چهارشنبه سوری

 

فدای تو

 

مشغول ماست خوردن

 

فدای شیطنت هات

 

مامان فدای تو...

اینم کیاراد من در فروشگاه چینی ها در قشم با کلاه چینی....

کیاراد مرد چینی من...

 

فدای خنده هات...

حالا چند تایی عکس که دختر خاله ها و داداش رامین ازت گرفتند ببین چه جوری باهات بازی میکنند و شما هم از بودن با اونها غرق در شادی و خوشحالی میشی...

کیاراد و عروسکهای شیدا جون

 

فدای تیپ قشنگت ...

اینم دو تا عکس از روز سیزده بدر که خیلی خیلی خوش گذشت و چون هوا یه کم سرد بود خاله رفعت کاپشن بچگیهای صبا را برای تو آورده بود... مرسی خاله جونم...

کیاراد و سیزده بدر

 

فدای تو...

 راستی پسرم توی این مدت که خاله راحله جون  اینا پیش مابودند مثل طوطی شده بودی و هر کلمه ای را که دوبار میشنیدی به زبون خودت تکرار میکردی مثلا :ساعت ،رفت ،برق و...

حالا دیگه مامان و بابا را هم میتونی بگی البته در بیشتر مواقع نصفه میگی مثلا با یعنی بابا و ما یعنی مامان ..... الهی مامان فدای ما گفتنت بشه که هر موقع میگی مامانی را وارد یه دنیای دیگه میکنی... 

عاشقانه دوست دارم گل پسرم... 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

مامانی آرتین
22 فروردین 92 1:52
عزیزم جه گل پسر نازی دارین.خوشحال میشم با هم دوست بشیم


مرسی عزیزم منم همین طور
حامی
22 فروردین 92 19:13
همیشه به سفر دوست جونمخوش باش و بخندددددددددددددددددددددددد


مرسی حامی جونم...
elham
22 فروردین 92 23:23
Roya Jan az neveshtehat fahmidam ke ye madare be fekr va mehrabani hasti man ye pesare dah mahe daram ba esme kasra kheili dost daram az tajrobiatet estefade konam
Movafagh bashin,pesare goletam beboos


مرسی الهام جون شما لطف دارید ،اگه شما هم وبلاگ دارید آدرسشو برام بنویس تا ما هم به شما سر بزنیم... منم دوست دارم کسری جون را ببینم و با دوست جدیدمون بیشتر آشنا بشم....
elham
24 فروردین 92 0:02
Na motaasefane man forest veb nevisi nadaram ,man sare kar miram vali kheili dost dashtam ke ye veb vasash misakhtam


الهام جون اگه دوست داری که واسه کسری جون وبلاگ بسازی حتما این کار را بکن ، چون بالاخره یه زمان کمی میتونی واسه نوشتن حتی در هفته پیدا کنی ، چون بعضی از خاطرات شیرینی که فکر میکنی هیچ وقت فراموشت نمیشه زودتر از آنچه که فکرش را میکنی از یادت میره ونوشتن خاطرات این فرصت را به خودت و کسری جون میده که در آینده از خوندنشون لذت ببری ...
پس دوست من اگه دوست داری حتما این کار را بکن و زمان را از دست نده.....
مامان امیر حسین
1 اردیبهشت 92 1:43
خوشحالم که بهتون خوش گذشت. همیشه به شادی عزیزم.


مرسی عزیزم
مامان امیرعطا
2 اردیبهشت 92 3:04
سلام مامان کیارادجون. خدا حفطش کنه. تولدش داره میاد پس مبارکه. ایشالله 120 ساله شه.من لینکتون کردم خوشحال میشم شما هم بیاین وب پسمل من و البته مارو لینک کنین. سن عطای منم نردیکه به نی نی تون.


ممنون عزیزم...