کیاراد در آشپزخانه....
پسرم این روزها بیشتر از قبل همه جا را به هم میریزی ومن در بیشتر مواقع باید وسایل آشپزخونه را از پذیرایی جمع کنم و.... از اسباب بازیهات که نگو همه جای خونه پیدا میشه البته مامانی هم در جمع آوری وسایل کمر همت را بسته تا بتونه به تو یاد بده که باید بعد از بازی اونها راجمع کنی و روزی چند بار با هم اونها را جمع میکنیم البته مامانی جمع میکنه شما بیرون میریزی ولی اشکالی نداره گل پسرم مطمئنم وقتی یه کوچولو بزرگتر بشی که خودت متوجه بشی پسر مرتبی خواهی شد.....
مامان امیر عطا جون هم توی این روزها داره با شیطنت های گل پسرش دست و پنجه نرم میکنه واز ما خواسته بود که از کیاراد بیشتر عکس بگذاریم ما هم تصمیم گرفتیم عکس ریخت و پاش های کیاراد جون را که در روز چندین بار تکرار میشه را بگذاریم تا بدونه که همه کوچولو ها این قدر کنجکاو و عاشق ریخت و پاش هستند و این ما هستیم که باید صبور باشیم و در مقابل این شیطنت ها کفش آهنی بپوشیم چون اول راهیم.....
چند دقیقه ای در آشپزخانه
وقتی مامانی در آشپزخونه مشغوله شما هم کلی کار داری اول از همه باز کردن کابینت و ریختن ظروف وسط آشپزخونه و الان یکی دوهفته ای که دوست داری همه شیشه ها را روی هم بچینی ... منم این طوری به کارم میرسم.... البته این ریخت و پاش در روز چندین بار تکرار میشه و ما هر بار که میخواهیم از آشپزخونه خارج بشیم همه را جمع میکنیم و چند دقیقه بعد...... این نمونه کارهات گل پسری...
بعد ازاینکه از برج سازی خسته شدی به سراغ فریزر میری....
اینم یه سرگرمی دیگه...
میدونی که بندر عباس گاز شهری نداره و ما فقط برای اجاق گاز باید از کپسول استفاده کنیم و اینم شیرین کاری جدیدت که توی چشم برهم زدن در کابینت را باز کردی و رفتی داخلش....
البته توی آشپزخونه شما کارهای مهمتری مثل ریخت و پاش کشوها ... رفتن سراغ لباسشویی ...سطل آشغال و... هم دارید و این گوشه ای از کارهای روزانه شما در آشپزخونه بود...